مبانی نظری سبق و رمایۀ
مبانی نظری سبق و رمایۀ خرید ارزان مبانی نظری سبق و رمایۀ-------
مبانی نظری سبق و رمایۀ
فرمت فایل دانلودی:فرمت فایل اصلی: .docx
تعداد صفحات: 45
حجم فایل: 49
قیمت: 54000 تومان
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : Word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 45 صفحه
قسمتی از متن Word (..docx) :
مبانی نظری سبق و رمایۀفهرست مطالب:فصل سوم : سبق و رمایۀ گفتار اوّل : مسابقه های سرگرم کننده و تفریحی : مبحث اوّل : فرق عقد و وعده مبحث دوم : پژوهشی درباره ی حدیث لاسبق .... مبحث سوم : مسابقه با ابزار قمار مفهوم لغوی قمار : گفتار اوّل : مفهوم قمار در اصطلاح فقها : مبحث اوّل : ادله ی حرمت قمار بند اوّل : آیات بند دوّم : روایات گفتار اوّل : شرط بندی در مسابقات منابعفصل سوم : سبق و رمایۀ « سبق ، به معنای پیشی گرفتن بر یکدیگر در دویدن ، تاختن ، جنگیدن و ... است . در این واژه ، به گونه ای مفهوم رقابت ، پیشتازی ، پیش آهنگی نهفته است ، در برابر واژه ی « الحوق » که به معنای پیوستن است . و رمایۀ به معنی تیر و زوبین افکندن است و در اینجا منظور شرط بندی بر تسابق در اسب سواری و تیراندازی است که از اقسام قمار حرام ، استثناء شده است و طبق روایات مستحب است . در روایت آمده است : ملائکه از شرط بندی نفرت دارند و از کسی که این کار را کند می گریزند و او را لغت می کنند مگر گرو و پاداشی باشد که در تیراندازی ، شترسواری و اسب دوانی به کار رود . و واژه سبق در قرآن و معارف اسلامی کاربرد گوناگون و فراوان دارد : « انّا ذَهَبنا نَستَبِقُ وَ تَرَکنا یُوسُفَ عِندَ مَتاعِنا . » ] گفتند : ای پدر [ ما به مسابقه رفته بودیم و یوسف را نزد کالای خود گذاشته بودیم . « وَ استَبَقَا البابَ . » هر دو ] یوسف و زن عزیز مصر [ به جانب در دویدند . « فاستبقوا الصراط . » پس شتابان آهنگ صراط کنند . ابن منظور در لسان العرب گوید : « استباق » و پیشی گرفتن در قرآن به سه معنی آمده است : 1- تیراندازی ، که از آیه نخست استفاده می شود و جریان فرزندان یعقوب (ع) با برادرشان یوسف را بازگو می کند . 2- پیش افتادن در هدف ، که از دومین آیه مورد اشاره در داستان یوسف و زن عزیز مصر به دست می آید . 3- گذشتن و عبور کردن ، که سومین آیه بر آن دلالت دارد . به نظر ایشان مورد اول و دوم ، مفهوم « مسابقه » را می رساند و مورد سوم « سبقت » را . البتّه در این که « سبق و رمایۀ » عقدی مستقل و ویژه است ، یا احکامی مانند « جعاله » و « اجاره » بر آن بار است ، مورد گفت و گوست . به هر حال ، این عقد ، چهار پایه و رکن دارد که در کتاب « سبق و رمایه » از آن بحث می شود : الف : مسابقه دهندگان باید بالغ و عاقل باشند . ب : ابزاری که با آنها مسابقه انجام می گیرد ، همانهایی باشد که در فقه معین شده است . ج : در مسابقه های روا و جایز ، آنچه به عنوان عوض به طرف مقابل پرداخته می شود ، ویژگی ندارد ، می شود کالای بیرونی باشد ، یا در ذمه و عهده ، نقد باشد ، یا نسیه و ... . ﻫ : جایزه ی برندگان رواست که از بیت المال پرداخت شود . یا از سوی پیشوا و رهبر مسلمانان و یا سازمان و شخص دیگری جز مسابقه دهندگان . در این که آیا خود مسابقه دهندگان نیز می توانند به یکدیگر جایزه بدهند ، یا نه . مورد گفت و گوست ، اگر چه مشهور از فقهای شیعه آن را روا شمرده اند . در یک نگاه کلی ، از دیدگاه فقه و فقیهان ، مسابقه ها را به چهار بخش می توان تقسیم و ترسیم کرد : 1- مسابقه با عوض و با ابزار قمار . 2- مسابقه بدون عوض و با ابزار قمار .3- مسابقه بی عوض ، بدون ابزار قمار . 4- مسابقه با عوض ، بدون ابزار قمار . در حدیث دیگری ، افزون بر این سه موردی که ذکر شد (خفّ ، حاضر ، نصل) کلمه ی دیگری به نام «ریش » آمده است که به ذکر آن می پردازیم . پیامبر اکرم (ص) : « اِنّ الملائکۀَ لَتَنفِر عندالرِّهان و تَلعَن صاحبَه ماخلا الحافِرَ و الخُفَّ وَ الریشَ و النصل » منظور از واژه ی « ریش » چیست ؟ آیا مورد چهارمی است یا داخل یکی از همان سه مورد است ؟ مساله ای است که در بین فقیهان بحث گسترده ای را به وجود آورده است . جمال خوانساری می نویسد : « ظاهر این است که مراد ، استثنای گروبندی در مسابقت مرغان باشد ، مثل کبوتر و مانند آن و مشهور میان علمای ما این است که گروبندی در آنها جایز نیست و حدیث مذکور را حمل می نمایند بر خصوص تیر و خالی از بعدی نیست ، زیرا که تیر داخل « نصل » است که در حدیث مذکور استثنا شد . » و ایشان به شیخ صدوق که از علاء بن سبابه نقل کرده است برای درستی گفته هایش اعتماد می کند : « سوال کردم از امام صادق (ع) از گواهی دادن کسی که کبوتر بازی می کند ؟ امام (ع) فرمود : اگر کار او همراه با فسق و فجوری نباشد ، می تواند گواهی دهد و شاهد قرار گیرد . گفتیم : جمعی برآنند آن کس که با کبوتر بازی می کند ، شیطان است ؟ فرمود : سبحان الله ! آیا نمی دانی که پیامبر (ص) فرمود : فرشتگان می گریزند از هر گروبندی و صاحبان آن را لعن و نفرین می کنند ، جز موارد حافر و خف و نصل و ریش . » و محمدبن ادریس در « السرائر » آن را حرام می داند جمال خوانساری ، در جمع بین این روایات و دیدگاهها می نویسد : « ممکن است که حمل شود بر کسی که بپراند آن را از برای تربیت جهت نامه بردن و تعلیم آن چون متضمن مصلحتی است و گاه باشد که در جهاد و مانند آن نیز محتاج به آن شوند و گوییم حرام وقتی است که از برای محض لهو و لعب باشد ... »