پيشينه تحقيق ناتواني هيجاني-پاورپوينت و مقاله

 پيشينه تحقيق ناتواني هيجاني عنوان نوشتار براي فصل دوم پايان نامه مي باشد.

تحقيقات در مورد هوش هيجاني از اين بحث شروع مي شود كه مردم چگونه هيجانات و احساسات خودشان را بيان و يا ابراز مي كنند. اين تحقيقات ما را به بررسي باليني ناتواني هيجاني رهنمون مي كند. در سال 1948 روانپزشكي به نام جورگن روسچ  مشاهده كرد تعدادي از بيمارانش كه اختلالات جسمي دارند و يا دچار اختلالات پس ضربه اي هستند نمي توانند و يا براي شان دشوار است بگويند چه احساسي دارند.بعد از چند سال روانكاوي به نام كارن هورناي  يك چنين موقعيتي را در تعدادي از بيمارانش كساني كه نمي توانستند به خوبي به روش هاي روانكاوي و روان تحليل گري پاسخ بدهند؛ گزارش داد. اين بيماران اغلب علايم جسمي از خودشان نشان مي دادند و به اين ترتيب از تنش ها و استرس هاي خودشان مي كاستند چرا كه آنها به هيجانات شان آگاه نبودند و خيلي كم تجارب دروني شان را بيان مي كردند(لولاس،1989).

در نظر گرفتن ناتواني هيجاني به عنوان يك مكانيسم دفاعي مي تواند توجيه گر مفهوم وابستگي- جدايي نيز باشد. بدين ترتيب كه فرد با سركوبي عواطف، تعادل حياتي خود را در مواجه با حوادث و رضايت حفظ مي نمايد. بازداري و يا شكست در دلبستگي به يك شئ در روابط آشفته مادر و كودك نيز ممكن است باعث ويژگي هاي ناتواني هيجاني شود. به عنوان مثال( فاين ،1971 به نقل از لولاس1989) با مشاهده كودكاني كه نمي توانند به تنهايي بخوابند پيشنهاد كرد؛ مادران آنها به علت مشكلات خودشان به كودك اجازه كسب هويت اوليه را  نداده اند و لذا كودك بدون تماس مداوم با وي قادر به خوابيدن نيست.

فهرست مطالب

تعريف نظري ناتواني هيجاني

تعريف عملياتي ناتواني هيجاني

فصل دوم نمونه پيشينه تحقيق در مورد ناتواني هيجاني

ناتواني هيجاني
تفاوتهاي جنسيتي و آلكسيتيميا
سبب شناسي
ديدگاه روان كاوي
ديدگاه فيزيولوژيك
ديدگاه فرهنگي – اجتماعي
پيشينه تحقيق
 تحقيقات انجام شده خارجي
تحقيقات انجام شده داخلي

منابع و مآخذ
منابع فارسي    
منابع انگليسي