دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق مدیریت سرمایه در گردش و ریسک و بازده (فصل دوم)
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 86 کیلو بایت |
تعداد صفحات | 32 |
دریافت فایل
توضیحات :
دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق مدیریت سرمایه در گردش و ریسک و بازده (فصل دوم) در 32 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.
فهرست مطالب :
2-1- مقدمه. 13
2-2- مدیریت سرمایه در گردش... 14
2-3- استراتژی های گوناگون سرمایه در گردش و سیاستهای مطلوب... 17
2-3-1 استراتژی محافظه کارانه. 18
2-3-2 استراتژی متهورانه. 19
2-3-2-1 سیاست سرمایه گذاری سرمایه در گردش... 20
2-3-2-2 سیاست تامین مالی سرمایه در گردش... 24
2-3-3 استراتژی متعادل. 26
2-4- استراتژی سرمایه در گردش و ریسک و بازده 27
2-5- اهداف سودآوری و نقدینگی.. 27
2-6- شرایط اقتصادی و سرمایه در گردش... 30
2-7- پیشینه تحقیق.. 31
2-7-1 تحقیقات خارجی.. 32
2-7-2 تحقیقات داخلی.. 35
2-8- خلاصه فصل.. 40
بخشی از متن :
2-1- مقدمه
این پژوهش تاثیر سیاست متهورانه مدیریت سرمایه در گردش را روی سودآوری بررسی میکند و بطور خاص رابطه تصمیمات سرمایهگذاری شرکتهای غیرمالی با سودآوری و همچنین تاثیر تصمیمات تامین مالی سرمایه در گردش بر سودآوری شرکت ها ی نمونه را در بازار ایران مورد بررسی قرار می دهد. علاوه براین، این مطالعه تاثیر دوره پژوهش (1390-1383) را روی اندازه گیری عملکرد یک شرکت مورد ارزیابی قرار می دهد.
مطالعات مالی (اپتو[1] 2012، 123؛ نظیر و افزا[2] 2009، 186؛ وینرب و ویسچر[3] 1998، 174) نشان میدهد که مفهوم سیاست مدیریت سرمایه در گردش بر اساس (الف) تصمیمات تامین مالی و (ب) تصمیمات سرمایه گذاری یک شرکت می باشند. تصمیمات تامین مالی سرمایه در گردش را می توان به دو روش شامل سیاستهای متهورانه و محافظه کارانه سرمایه در گردش نزدیک کرد. وینرب و ویسچر (1998) اظهار داشتند؛ متهورانه و محافظه کارانه واژه های نسبی هستند، نشان دهنده درصدی از مجموع بدهی های جاری و دارایی جاری که برای دست آوردن بخشی از کل دارایی های یک شرکت استفاده میشوند. در این بخش وسعت و عمق سیاست مدیریت سرمایه در گردش و چارچوب نظری آنرا که اساس و پایه مطالعه و تمرکز روی حوزههای بالقوه می باشد را مورد ارزیابی قرار میدهیم.
2-2- مدیریت سرمایه در گردش
سرمایه در گردش یکی از مباحث مهم در مدیریت زنجیره تامین از نگاه مالی می باشد بالاخص برای سازمانها با اندازه های کوچک تر که داراییها و بدهیهای جاری حجم عظیمی از سرمایة آنها را تشکیل میدهد وبر روی آن عوامل زیادی همچون مدیریت وجوه نقد، ابزارهای کنترل ریسک، نسبت بدهی، جریان نقدی عملیاتی وغیره تاثیر میگذارد که به نوبه خود مدیریت سرمایه در گردش و سیاست های سرمایه در گردش اتخاذ شده موجب افزایش سودآوری سازمان گردیده و یک موقعیت نقدینگی بهینه را برای آن فراهم سازد (فتحی و توکلی 1388، 112). شرکت های کوچک ومتوسط، منابع حیاتی سرشار از پویایی، خلاقیت و انعطاف پذیری در کشورهای صنعتی و در حا ل توسعه هستند. این شرکت ها نقش انکارناپذیری در توسعه اشتغال جهانی دارند که کمبود منابع مالی از مهمترین مشکلات این شرکت ها است؛ لذا مدیریت آنها باید تصمیمهای تامین مالی بگیرد که از یک طرف نقدینگی مورد نیاز برای تداوم فعالیت شرکت فراهم شود و از طرف دیگر، کمترین هزینه را برای شرکت داشته باشد. از روشهای مناسب و کم هزینه برای تامین مالی کوتاه مدت، "مدیریت بهینه سرمایه در گردش "است (جان نثاری 1391، 8).
نوآوری مسیرحرکت به سوی جامعه دانشی را می سازد. متداولترین رویکرد پیشبرد نوآوری، توجه به فعالیتهای تحقیق و توسعه و فناوری های پیشرفته است .این واقعیت که سهم بنگاههای صنعتی دارای فناوریهای متوسط و پایین در تولید و رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه بسیار بیشتر از بخش فناوری پیشرفته است، تناسب این رویکرد با شرایط کشورهای در حال توسعه زیر سئوال می رود. بویژه آنکه نوآوری پدیدهای فراگیر است و در تمام بخشها صرف نظر از نوع فناوری می تواند ظهور کند. کمبود توجه سیاستگذاران به بنگاههای دارای فناوری متوسط و پایین موجب افزایش عقب ماندگی آنها شده و شکاف فناوری کشورهای در حال توسعه را بیشتر می کند (خداداد حسینی و همکاران 1391، 101). برای شرکتی که هدف آن تحصیل سود است، در موردسرمایه در گردش سیاستی مطلوب است که ثروت سهامداران را به حداکثر برساند.مدیران شرکتها استراتژیهایی رابه اجرادرمی آورندکه ازنظرریسک، بازده آنها رامحافظه کارانه یاجسورانه می نامند.
مفاهیم اساسی، راهبردها، و سیاست های مدیریت سرمایه در گردش بر نظریه خالص سرمایه در گردش استوار هستند (اپتو 2012، 14). محققان دیگر (نظیر و افزا 2009، 196؛ وینرب و ویسچر 1998، 145)، تعریف خالص سرمایه در گردش را به عنوان تفاوت بین داراییهای جاری شرکتها و بدهیهای جاری آنها در یک تاریخ خاص ترازنامه بیان کردهاند.
سرمایه در گردش در یک شرکت، مجموعه مبالغی است که در دارائیهای جاری سرمایه گذاری می شود. اگر بدهیهای جاری از دارائیهای جاری کسر گردد سرمایه در گردش خالص بدست می آید (نیکومرام و همکاران 1386، 16). به عبارت دیگر تعریف واژه سرمایه در گردش در متون حسابداری،دارایی های جاری منهای بدهیهای جاری است و نشانگر میزان سرمایه گذاری شرکت در وجه نقد، اوراق بهادار قابل فروش، حسابهای دریافتنی تجاری و موجودی مواد و کالا منهای بدهیهای جاری است. برخی نویسندگان، سرمایه در گردش را به وسیله مجموع داراییها و بدهیهای جاری معنی میکنند و اختلاف آنها را به عنوان سرمایه درگردش خالص بیان میکنند. به عبارت دیگر، سرمایه درگردش خالص، معرف آن بخش از داراییهای جاری است که بر بدهیهای جاری فزونی دارد و از طریق بدهیهای درازمدت و حقوق صاحبان سرمایه، پشتیبانی شده است (شباهنگ 1387، 145). همانند تعداد زیادی از عناوین مدیریت مالی، سرمایه در گردش نیز به وسیله افراد مختلف در مفاهیم متفاوتی به کار رفته است. از لحاظ واژه شناسی نیز سرمایه در گردش در مقابل عبارت انگلیسی Working capital آورده شده است و در تعبیر دیگری مترادف Criculated Capital می باشد (مالکی نیا و همکاران 1390، 144).
فالوپ و آجیلور[4](2009) اظهار داشتند که عناصر خالص سرمایه در گردش یک شرکت (داراییهای جاری) شامل وجه نقد، موجودیها، حسابهای دریافتنی کوتاه مدت و سایر پیش پرداختها و از طرف تامین مالی، حساب بدهیهای جاری که اسناد و پرداختنیهای کوتاه مدت میباشند. ایجاد یک تعادل بین داراییهای جاری و بدهی های جاری برای مدیریت شرکت ها مهم است، زیرا شرکت به حفظ دارایی های جاری کافی نیاز دارند، تا قادر به مقابله با ادعاهای کوتاه مدت باشد، که متعهد به پرداخت آنها است. ناتوانی یک شرکت برای انجام تعهدات مالی خود در قبال طلبکاران کوتاه مدت (بدهیهای جاری)، آنها را در مراحل انحلال شرکت محق قرار داده است.
طبق تفکر انتقادی، نظریه خالص سرمایه در گردش بیشتر از نظریه ناخالص سرمایه در گردش مورد توجه قرار می گیرد. به عبارت دیگر تئوری سرمایه در گردش ناخالص، نقش داراییهای جاری را به تنهایی به عنوان اساسی برای عملیاتهای یک شرکت مورد ملاحظه قرار می دهد. با این حال، مدیران مالی شرکتها خوب میدانند که، سطح نقدینگی یک شرکت تنها به درآمدهای حاصل از فروش موجودیها وابسته نیست بلکه همچنین به تعهدات مالی شرکت هم بستگی دارد (لارنس2012، 15).
همچنین باید به مفهوم خالص سرمایه در گردش عملیاتی به عنوان طرف افراطی تئوریهای سرمایه در گردش توجه کرد. سرمایه در گردش خالص عملیاتی برابر با وجوه نقد، حسابهای دریافتنی و موجودیها منهای حسابهای پرداختنی وتعهدات است. سرمایه در گردش خالص عملیاتی، برخی از حسابهای دارائیهای جاری از جمله اوراق بهادار قابل معامله و سرمایه گذاریهای کوتاه مدت را شامل نمیشود. سرمایه در گردش خالص عملیاتی مورد انتقاد است زیرا محدود به بخشی از داراییها و بدهیهای جاری در عملیات یک شرکت است (اپتو2012، 16).
امور مالی شرکت میتواند به سه بخش اصلی بودجه بندی سرمایه، ساختا ر سرمایه و مدیریت سرمایه در گردش طبقه بندی شود. مدیریت سرمایههای بلند مدت به بودجه بندی سرمایه و ساختا ر سرمایه مربوط میشود. در حالی که مدیریت داراییها و بدهیهای جاری در حوزهی مدیریت سرمایه در گردش می باشد (مالکی نیا و همکاران 1390، 144). مدیریت سرمایه در گردش عبارت است تعیین حجم و ترکیب منابع ومصارف سرمایه در گردش به نحوی که ثروت سهامداران افزایش یابد. مدیریت سرمایه در گردش به دو گروه مدیریت دارائیهای جاری و مدیریت بدهیهای جاری تقسیم میشود. ایجاد تعادل در دارائیهای جاری و بدهیهای جاری از اهمیت خاصی برخوردار است به طوریکه تصمیم گیری در مورد یکی بر روی دیگری تاثیر زیادی میگذارد. در اداره امور سرمایه در گردش یک واحد تجاری استراتژیهای گوناگونی وجود دارد که از تلفیق استراتژی دارائیهای جاری و استراتژی بدهیهای جاری حاصل می شود (رهنمارود پشتی و کیانی 1387، 174).
[1]. Lawrence Awopetu
[2] . Nazir & Afza
[3] . Weinraub & Visscher
[4] . Falope Ajilore