مبانی نظری وپیشینه پژوهش روند تحوّل علم
مبانی نظری وپیشینه پژوهش روند تحوّل علم مبانی نظری وپیشینه پژوهش روند تحوّل علمدانلود مبانی نظری وپیشینه پژوهش روند تحوّل علم مبانینظریوپیشینهپژوهشروندتحوّلعلممبانینظریوپیشینهپژوهشروندتحوّل-------
مبانی نظری وپیشینه پژوهش روند تحوّل علم
فرمت فایل دانلودی: .zipفرمت فایل اصلی: .docx
تعداد صفحات: 36
حجم فایل: 0
قیمت: 49500 تومان
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 36 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
فصل دوم
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
2-1- مبانی نظری پژوهش
2-1-1- مقدمه
درباره علم و تعریف آن دیدگاههای مختلفی ارائه شده است. در فرهنگ دهخدا برای واژه علم، معانی دانستن، یقین کردن، دریافتن، ادراک، استوار کردن، معرفت، دانش، آگاهی و شناسایی به کار برده شده است (دهخدا، 1337). حیدری (1389) معنای علم و دانش را در مراحل ابتدایی با معنای امروزین آن متفاوت دانسته و بیان میدارد که علم در آغاز با جادو، خرافه، اخترگویی و دین همراه بوده است. سروش (1379) معتقد به کاربرد دو معنای مختلف برای علم در زبان فارسی و عربی است. معنای اصلی و نخستین علم، دانستن در برابر ندانستن است. در این معنا، همه دانستنیها صرف نظر از نوع آنها علم نامیده میشود و عالم به کسی گفته میشود که جاهل نباشد. علم در معنای دوم به دانستنیهایی گفته میشود که تجربه مستقیم حسی در داوری یا گردآوری آنها دخالت داشته باشد که در این مفهوم علم در برابر همه دانستنیهایی قرار میگیرد که قابل آزمون نیستند. تولد علم به معنی مطلق آگاهی (معنای اول)، همآغاز با تولد بشر است و رشد آن به معنای دوم، از آغاز دوره رنسانس به
بعد است. کلمه science در انگلیسی و فرانسه معادل معنای دوم علم میباشد.
برونوفسکی Bronowski
(1368) علم به صورتی که ما آن را میشناسیم مخلوق سیصد سال گذشته میداند. به عقیده او این علم در دنیایی ساخته شده است که در حدود سال 1660 هنگامی که اروپا خود را از کابوس طولانی جنگهای مذهبی رها میساخت و زندگی خود را بر مبنای تجارت و صنعت آغاز میکرد شکل نهایی گرفته است.
به عقیده ویلیام William
و هال Hull
(1363) مهمترین دورههای پیشرفت علمی، دوره یونانیان اسکندرانی، دوره انقلاب علمی در سده هفدهم، دوره مادیگرایی در سده نوزدهم و دوره نوین میباشد. دوره نخست، با علم گذشتههای دور، به ویژه علم مصری، بابلی و دوران نخستین یونان پیوند دارد. دوره دوّم، با مجموعهای از جنبشهای سیاسی، نظامی، اقتصادی و دینی به دوره نخست مربوط بوده است. دوره سوّم، علوم ریاضی پیشرفت چشمگیر داشته است. دوره چهارم، دوره پیشرفت فنی و رشد سرسامآور علم است.
2-1-2- مروری بر روند تحوّل علم در ایران
اندیشههای علمی در ایران ریشههایی بس کهن دارد. از حدود هزارههای سوّم پیش از میلاد در برخی از جوامع متمدّن واقع در جنوب غربی ایران مانند سومر، بابل و شوش فضای علمی وجود داشته و اندیشهها و ابداعات چشمگیری در علوم ریاضی و ستارهشناسی و هندسه در حلقههای علمی متشکل از کاتبان معابد شکل گرفته است. عصر هخامنشی در ایران باستان یکی از اعصار پررونق ارتباطهای فرهنگی میان ملّتها بوده است و اعتلای سطح علمی هر جامعه مستلزم این دادوستدهای فرهنگی بوده است. در دوره اشکانیان پایههای سنّت علمی در ایران گذاشته شد. عصر ساسانی از بسیاری جهات عصر باروری فرهنگی در ایران بود. آثار و شواهدی از فرهنگ و علم و هنر در عصر ساسانی آخرین دوره تاریخ ایران پیش از اسلام وجود دارد. سده اوّل و نیمه اوّل سده دوّم هجری عصر تعلیق و تعطیل حکمت در جهان اسلامی بود. نخستین ثمرات تمدن اسلام در نیمه دوّم سده دوّم هجری با سیلان اندیشهها و نوشتهها و با ایجاد مراکز جدید در کنار مراکز فرهنگی قدیم آشکار شد. سدههای سوّم و چهارم هجری در ممالک اسلامی آکنده از خردگرایی و علمطلبی بود و در سده پنج به اوج شکوفایی خود رسید. در نیمه دوّم سده پنجم هجری نخستین نشانههای افول حکمت در جهان اسلام به وجود آمد. از سده دوازدهم میلادی به بعد فرهنگ عقلی از شرق به غرب جریان