پیشینه تحقیق مالیات و مالیات بر ارزش افزوده
پیشینه تحقیق مالیات و مالیات بر ارزش افزودهپیشینه تحقیق مالیات پیشینه تحقیق مالیات بر ارزش افزودهمبانی نظری مالیات مبانی نظری مالیات بر ارزش افزودهمالیات مالیات بر ارزش افزوده-------
پیشینه تحقیق مالیات و مالیات بر ارزش افزوده
فرمت فایل دانلودی: .zipفرمت فایل اصلی: word
تعداد صفحات: 81
حجم فایل: 530
قیمت: 51721 تومان
بخشی از متن:
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 81
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
منابع کامل
ممکن است در توضیحات بهم پیوستگی در کلمات وجود داشته باشد ولی در فایل word اینگونه نیست.
قسمتی از متن:
اهمیت مالیات
جایگاهکلی مالیات و نقش آن در درآمدهای عمومی کشورها و به ویژه کشور ایران بسیارکلیدی است. این عنصر با توجه به اثراتی که بر کل اقتصاد دارد سهم قابل توجهی در بررسیهای علمی و تجربی به خود اختصاص داده است. در یک نگاه کلی به اقتصاد ایران و ترکیب درآمدهای دولت میتوان مالیات را به عنوان یکی از اقلام درآمدی دولت در نظر گرفت، در عین حال چارچوب و فرایند مالیات در ایران چالش برانگیز است. با توجه به اینکه بخش مهمی از درآمدهای مالیاتی درایران بطورمستقیم و غیر مستقیم وابسته به درآمد نفت است، این امر درآمدهایمالیاتی را در مقابل نوسانات بازار جهانی نفت به شدت آسیب پذیر کرده است همچنین رشد درآمدهای دولت از نفت در عمل، زمینه تقویت مالیات ستانی را کاهشداده است (دادگر و نظری،1386،7).
مالیاتها یکی از ابزارهای سیاست مالی دولتها در مجموعه سیاستهای اقتصادی آنها هستند. با نظری به مکاتب مختلف اقتصادی در مییابیم که کلاسیکها که معتقد به عدم دخالت دولت در اقتصاد بودند به تأمین مخارج عمومی از محل در آمدهای مالیاتی در حدی که تعادل بودجه حفظ شود معتقد بودند. از طرفی در الگوی کینزینها سیاستهای مالی انبساطی نقش اصلی را در ایجاد تحرک اقتصادی ایفا مینمودند (پورمقیم،1373،43).
امروزه دولتها برای ایجاد تعادل اقتصادی وظایف گوناگونی به عهده میگیرند. بازارهای اقتصادی را کنترل و قیمتها را تعیین وکنترل میکنند و بر توزیع مزدها فراوردههاو سایر درآمدها نظارت میکنند. اما آنچه تعادل اقتصادی و تأمینعدالت اجتماعی نقش ویژه ای دارد مالیات است.مالیات دولت را قادر میسازد که برجریانات و مسائل اقتصادی کشور و افزایش درآمدها و ثروتها نظارت و کنترل داشته باشد و از رکود و فساد و کسادی اقتصادی جلوگیری کند البته روشن است در میان انواع مالیاتها مالیاتهای مستقیم آنها از آنجا که اشخاص پرداخت کننده نمیتوانند آنرا به دیگریمنتقل سازند اگر بر اساس درآمد تنظیم گردد مانع از تمرکز ثروت و اندوختههای سرسامآور و روحیه آن خواهد بود. به این جهت فاصلههای وحشتناک طبقاتی را ترمیم و یاتعدیل میکند و از طرف دیگر موجب رونق اقتصادی خواهد بود. در میان مالیاتها سیستممالیاتی تصاعدی مؤثرترین آن در مسائل اقتصادی میباشد هم از جهت تأمین نیازهای دولتو هم از نظر نقش آن در تعدیل درآمدبطور روشن این مالیات میتواند تقاضای عمومی و همچنین قیمت کالاها را تغییر دهد زیرا مالیاتچه مستقیم و غیرمستقیم درآمدها را پایین میآورد و درنتیجه تقاضای عمومی نسبت به کالاها و خدمات آن پایینخواهد آمد. از طرف دیگر با کاهش تقاضا (با فرض ثبوت سایر متغیرها) قیمتها پایین میآیند (عربمازاد،1380،8).
باید توجه کرد که اهمیت مالیات در نظام اقتصادی و مالی کشور تنها به میزان وصولی و یا درصد در نظر گرفته شده محدود نمیشود بلکه باید به اثرات نظام مالیاتی در تأمین عدالت اقتصادی و ایجاد تعادل در توزیع صحیح درآمدها و ثروت عمومی نیز توجه نمود. برای اینکه نظام مالیاتی از کارایی و اثر بخشی لازم برخوردار باشد لازم است در درجه اول ظرفیت مالی جامعه در منابع مختلف درآمد و ثروت مالی محاسبه و سپس ظرفیتهای اجرائی کشور و توان علمی سازمانهای وصول کننده مالیات از هر نظر مورد بررسی قرار گیرد. (صمیمی، 1380،17). اهمیتاینشیوهمالیاتستانیبهاندازهایاستکه درحدود 25%درآمدهایمالیاتیدنیا را طیسالهای 2000-2001 شاملشدهاست (هاریسون و کرلاو[1]، 2005). اتحادیهاروپایینیزبهمالیاتبرارزشافزوده، نگاهویژهایداردبهصورتیکهازمجموع 30عضواین سازمان،تاسال 2006،29 عضوآناز VATبهرهمندبودهاند[2].
ایران در سال ۲۰۰۷ میلادی، مجموعاً ۸۳ میلیارد دلار صادرات داشت، که این میزان در مقایسه، کمتر از نصف صادرات کشور مالزی، و نیز ۲۴ میلیارد دلار کمتر از صادرات ترکیه میباشد. تنها ۹ درصد از صادرات ایران محصولات تولیدی و کارخانهای است و ۸۱ درصد از صادراتایران را مواد خام و نفت تشکیل میدهد.
ازاینرو در عصر حاضر یکی ازپایههای استوار کشورداری ترقی و پیشرفت و ارائه خدماتبه مردم و در نتیجه دریافت مالیات میباشد دریافت مالیات از جامعه در کشورهای جهانامری طبیعی وبر اساس سیاست مالی میباشد و در برخی از کشورهای صنعتی جهان 90 تا 98درصدبودجه عمومی از طریق مالیاتها تأمین میشود و مردم نیز هیچگونه واکنش منفی دربرابر آن بروز نمیدهند (خبر گذاری تابناک).
تعریف و مفهوم مالیات بر ارزش افزوده
-مالیات بر ارزش افزوده به رغم نامش مالیاتی بر خود ارزش افزوده نیست، بلکهمنظور از آن نوعی مالیات بر مصرف است. به طور خلاصه، مالیات مزبور در تماممراحل تولید دریافت میشود، اما با ارائه مکانیسمی خاص امکان تهاتر مالیاتپرداختی بابت خرید کالا و خدمات را در برابر مالیات دریافتی بابت فروش محصولات و خدمات به شرکتها میدهد.
«مالیاتی است گسترده بر پایه فروش کالا تا مرحلهی تولید و حداقل شامل خود آن، به طوری که مالیات پرداختی بابت کالاهای خریداری شده به عنوان نهادهها – احتمالاً به جز کالاهای سرمایه ای – در برابر مالیات دریافتی بابت ستاده ها تهاتر شود» (حدادی، 1385).
انواع مالیات بر ارزش افزوده
مالیات از جمله پرداختنیهایی است که سابقه دیرینه دارد. از پول زوری که دولت میگیرد تا پولی که با رضایت به دولت میدهیم تا خرج خودمان کند و ما همه افراد جامعه از آن بهرهمند میشویم (بابایی و لبافی، 1378). مالیات مبلغی است که دولت از اشخاص، شرکتها و مؤسسات بر طبق قانون برای تقویت عمومی حکومت و تأمین مخارج عمومی میگیرد و افزون بر خصلت اجباری بودن، خصوصیت بارز مالیات، یک طرفه بودن و عدم تناسب میان میزان مالیات و ارزش خدمات عمومی (که مالیاتدهندگان از آن برخوردار میشوند) است. مالیات به عنوان یک هزینه اجتماعی است که شهروندان یک جامعه در قبال استفاده از امکانات و خدمات عمومی باید پرداخت کنند (نوری خانیوردی، 1381). مالیات عبارت است از تعهد مالی و قانونی شخص حقیقی نسبت به دولت و در واقع، مالیات حق اجتماعی است برگردن کسانی که در سایه مواهب جامعه به زندگی و کار مشغولاند یا مالیات سهمی از حاصل کار و تلاش افراد است که به جامعه تعلق میگیرد (برنامه و بودجه، 1386). به عبارت دیگر، مالیات یک نوع پرداختی است که توسط افراد جامعه به دولت (در قبال استفاده از امکانات و خدمات عمومی) داده میشود (تیلور ، 1998). تقسیمبندی مالیاتها به مالیاتهای مستقیم و غیرمستقیم، عمدهترین نوع طبقهبندی مالیات در آمارهای دولتی در سطح بینالمللی است. در ساختار بودجه کشور ایران نیز درآمدهای مالیاتی در نخستین طبقهبندی به دو گروه مذکور تقسیم میشوند (زنجانی و دهقانی، 1386). مالیاتهای مستقیم با توجه به اوضاع و احوال اشخاص (مانند میزان دارایی و درآمد آنان) وضع میشود (اقتداری، 1378). در ارزیابی مالیات مستقیم، باید مطرح کرد که این نوع مالیات در مواردی شیوه مناسبی در اخذ مالیات محسوب میشود، یعنی در زمانی از افراد با درآمد بالا مالیات بیشتر گرفته شود و آنان که درآمد کمتری دارند مالیات کمتری بپردازند. در این صورت بعد رعایت عدالت اجتماعی واخذ مالیات قابلاعمال است؛ به طوری که افراد کم درآمد جامعه مانند حقوقبگیران نسبت به برخی از افراد پردرآمد جامعه (واسطه گران و غیره) مالیات بیشتری میپردازند. علت این امر آن است که شناسایی افراد مشمول این مالیات و میزان سوددهی آنان بسیار مشکل است. بنابراین امکان فرار مالیاتی در این گروه وجود دارد، درحالیکه حقوقبگیران درآمدهای مشخص دارند و اخذ مالیات از آنها به سادگی صورت میگیرد و این بعد عدالت اجتماعی را خدشهدارمیکند. از سوی دیگر با توجه به حجم کم تولیدات کشور و نیاز به تشویق تولیدکنندگان و سرمایهگذاران، اخذ این نوع مالیات موجب کاهش انگیزه گروههای یادشده و کاهش تولیدات کشور خواهد شد (شیر خانی، 1384). مالیاتهای غیرمستقیم، مالیاتهایی هستند که پرداختکننده آن مشخص و معین نیست و تحقق مالیات بستگی به یک قسمت از فعالیتهای اقتصادی و عملیات افراددارد و قابلیت انتقال آنها بسیار زیاد است. این مالیاتها بیشتر بر مصرف اشیاء و فروش کالا و استفاده از خدمات بستگی دارد (عزیزی، 1385).