پیشینه تحقیق مسئولیت اجتماعی
مبانی نظری و پیشینه تحقیق مسئولیت اجتماعیپیشینه تحقیق مسئولیت اجتماعیمبانی نظری مسئولیت اجتماعیتحقیق مسئولیت اجتماعیپیشینه مسئولیت اجتماعیمسئولیت اجتماعیمبانی مسئولیت اجتماعیمسئولیتاجتماعی-------
پیشینه تحقیق مسئولیت اجتماعی
فرمت فایل دانلودی: .zipفرمت فایل اصلی: word
تعداد صفحات: 56
حجم فایل: 301
قیمت: 51721 تومان
بخشی از متن:
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 56
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
منابع کامل
ممکن است در توضیحات بهم پیوستگی در کلمات وجود داشته باشد ولی در فایل word اینگونه نیست.
قسمتی از متن:
تعریف مسئولیت اجتماعی
«درک فرنچ» و «هینر ساورد» در کتاب «فرهنگ مدیریت» در خصوص مسئولیت اجتماعی مینویسند:
«مسئولیتاجتماعی، وظیفهای است بر عهده مؤسسات خصوصی، به این معنا که تأثیر سوئی بر زندگی اجتماعی که در آن کار میکنند، نگذارند. میزان این وظیفه بهطور روشن تعریفنشده است ولی عموماً مشتمل است بر وظایفی چون: آلوده نکردن، تبعیض قائل نشدن در استخدام، نپرداختن به فعالیتهای غیراخلاقی و مطلع کردنمصرفکننده از کیفیت محصولات. همچنین وظیفهای است مبتنی بر مشارکت مثبت در زندگی افراد جامعه».
«رابینسون» در همین رابطه میگوید: «مسئولیتاجتماعی یکی از وظایف و تعهدات سازمان در جهت منتفع ساختن جامعه است بهنحویکه هدف اولیه سازمان یعنی حداکثر کردن سود را صورتی متعالی ببخشد.»
«کیتدیویس» معتقد است که: «مسئولیت اجتماعی یعنی نوعی احساس تعهد بهوسیله مدیران سازمانهای تجاری بخش خصوصی که آنگونه تصمیمگیری نمایند که در کنار کسب سود برای موسسه، سطح رفاه کل جامعه نیز بهبود یابد.»
درنهایت،مقصود از مسئولیت اجتماعی این است که چون سازمانها تأثیر عمدهای بر سیستم اجتماعی دارند، لاجرم چگونگی فعالیت آنها باید بهگونهای باشد که در اثر آن زیانی به جامعه نرسد و در صورت رسیدن زیان، سازمانهای مربوطه ملزم به جبران آن باشند. به عبارت سادهتر، سازمانها باید بهعنوان جزئی مرتبط با نظام بزرگتر که در آن قرار دارند، عمل کنند، چون یک نظام فرعی ازکل نظام اجتماعی را تشکیل میدهند.
لازم به ذکر است که بین اخلاق مدیریت، پاسخگویی اجتماعی و تعهد اجتماعی با مسئولیت اجتماعی تفاوت وجود دارد. در این خصوص «اندرسن» در کتاب خود چنین مینویسد: «هر دو اصطلاح اخلاق مدیریت و مسئولیت اجتماعی در رابطه با رعایت ارزشها و هنجارها و اصول اخلاقی جامعه و تأمین هدفهای سازمان از سوی مدیران هستند . . . با این تفاوت که مسئولیت اجتماعی در ارتباط با مسائل کلان سازمان و اخلاق در ارتباط با رفتار فردی مدیران و کارکنان است».
یک سازمان، زمانی به تعهد اجتماعیاش عمل میکند که به مسئولیتهای قانونی و اقتصادی خود عمل نماید و نه بیشتر؛ بهعبارتدیگر، او به حداقل مسئولیتی که قانون از او خواسته است عمل میکند.
مسئولیت اجتماعی با ورود خود، یک چهارچوب حاکمیت اخلاقی را اضافه میکند که بر اساس آن سازمانها به فعالیتهایی اقدام میکنند که وضع جامعه را بهتر کرده، از انجام کارهایی که باعث بدتر شدن وضعیت جامعه میگردند پرهیز میکنند؛ و نهایتاً، پاسخگویی اجتماعی اشاره به توان و ظرفیت سازمان در جهت عمل و اقدام نسبت به خواستهها و انتظارات جامعه دارد.
اهمیت مسئولیت اجتماعی
اولاً:تصمیمگیریهای مدیران میتواند تأثیرات عمیق و شگرفی در بخشهای مختلف جامعه از خود باقی گذارد؛ بنابراین مطالعه بر روی میزان توجه مدیران به مسئولیتهای اجتماعیشان در زمان اتخاذ یک تصمیم میتواند از اهمیت زیادی برخوردار باشد. چراکه یک تصمیم نادرست و غیرمنطقی و بدون توجه به تأثیرات اجتماعی میتواند خسارت جبرانناپذیری را به جامعه تحمیل کند.
ثانیاً:بدون شک، چنانچه افراد، گروهها، سازمانها و مؤسسات مختلف جامعه خود را نسبت به رویدادها، اتفاقات و بحرانهای مختلف مسئول دانسته و هر یک در حدودمسئولیت و حیطه کاری خویش در حل بحرانهای فوق تلاش نمایند، بسیاری از آنها در اندک زمانی حلشده و جامعهای سالم و آرام به وجود خواهد آمد.
ثالثاً:همانطور که میدانیم، امروزه همه مدیران باید به کارهایی دست بزنند که موردقبول جامعه و منطبق با ارزشهای آن باشد. سازمانهایی که نتوانند خود را با این مهم تطبیق دهند، در عرصه عمل موفق نخواهند بود؛ بهعبارتدیگر، سازمانها برای آنکه بتوانند جایگاه خود را در جامعه حفظ نموده یا بهبود بخشند، بهنحویکه باعث ادامه بقای آنها و موفقیتشان در کار بشود، لازم است که به مسئولیت اجتماعیشان توجه لازم را داشته باشند. بدیهی است، چنانچه به این عمل تن در ندهند و مسئولیت اجتماعی خود را نادیده انگارند، جامعه به نحوی دامنه فعالیتشان را محدود خواهد کرد. به عبارت سادهتر، اگر سازمانها به مسئولیت اجتماعیشان عمل نکنند، دولت با اتخاذ تصمیمات و تصویب قوانین، به نحوی سازمانها را مجبور میکند که به این مهم عمل کنند.
رابعاً:اصولاً، در جوامع بشری، رفتارهای گروهی و حتی رفتارهای فردی، روی افراد و گروههای مختلف داخل جامعه تأثیر میگذارد؛ و هر چه فرد یا گروه از تواناییو قدرت بیشتری برخوردار باشد، دامنه تأثیر آن روی جامعه بیشتر خواهد بود. این در حالی است که نتیجه اعمال گروههای مختلف به نحوی به خود آنها نیز منعکس میگردد؛ بهعبارتدیگر، سازمان به هر نحوی که عمل کند، عملکردش روی جامعه تأثیر میگذارد و این تأثیر، چه خوب و چه بد، به خود سازمان منعکس میگردد.