پیشینه تحقیق عقد اجاره

-------

پیشینه تحقیق عقد اجاره
فرمت فایل دانلودی: .zipفرمت فایل اصلی: word
تعداد صفحات: 22
حجم فایل: 29
قیمت: 44869 تومان
بخشی از متن:
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 22
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
منابع کامل
قسمتی از متن:
درتعریف عقد اجاره گفتیم ، اجاره تملیک منفعت در مقابل عوض می باشد. بنابراین موضوع آن دوچیز است یکی منفعت و دیگری عوضی که در اصطلاح" اجره المسمی" یا "اجاره بهاء" و گاه نیز "اجرت" نامیده می شود. در این گفتارمفهوم این دو را به تفضیل بیان خواهیم نمود :
الف– منفعت
منفعتهر مال عبارت از وضعیتی است که در عین آن مال نهفته بوده و به این اعتبار می تواند مورد نقل و انتقال واقع شود. منافع به تدریج و در طول زمان از عینحاصل می شوند به گونه ای که ایجاد آنها در هر زمان ، مترتب بر نیستی منافعحاصل در زمان قبل می باشد. مانند سکونت درخانه ، گاهی نیز این منافع با همجمع شده و به صورت عین خارجی ظاهر می گردند. مانند میوه درخت در اجاره باغ.
تدریجی الحصول بودن منافع و عدم وجود آن ها در زمان انعقاد عقداجاره باعث شده است که بعضی از فقها در تملیکی بودن این عقد تردید نمایند[1]. اما مشهور فقها امامیه معتقد هستند که چون این منافع وجود تقدیری داشته و احتمال وجود مال آینده نیز قابل تملیک می باشد ، عقد تملیکیمی تواند سبب تملیک مال آینده نیز بشود اما تحقق تملیک منوط به وجود آن مال است[2].
منفعت ممکن است منفعت اشیا باشد یا حیوان و یا انسان و در اجاره تنها منفعت است که به تملیک مستاجر در می آید و عین مال یا حیوان همچنان در مالکیت موجر باقی می ماند. در اجاره انسان نیز تنها عمل آن انساناست تا به مستاجر تعلق می گیرد و خود شخص به بردگی در نمی آید ، اما از آنجاییکه منفعت هر چیز ، همیشه با خود آن چیز همراه است و راه عرفی تملیک منفعت این است که خود آن چیز هم در اختیار طرف گذارده شود. با اندک مسامحه آن شی یا حیوان یا انسان را هم موضوع اجاره می گویند[3] ، به نحویکه ماده 467 ق.م بیان داشته : مورد اجاره ممکن است اشیا یا حیوان و یا انسان باشد. مثلا در اجاره اشیاء ، این ارتباط بین شی و منفعت آن علاوه براینکه باعث شده است درزمان عرف شی مزبور را عین مستاجره بنامند پاره ای از فقیهان نیز اجاره را به تملیک موقت عین تعریف نموده اند [4]و بعضی نیز از این هم فراتررفته و معتقد هستند که اجاره تملیک منفعت نیست بلکه قائم به عینی که دارایمنفعت است ، می باشد و این امر تصرف در منفعت را اقتضا می کند .
اماجدای از این اختلاف نظرها ، آنچه که واقعیت دارد این است که مورد اجاره منفعت مال بوده و وظیفه موجر نیز منتفع ساختن مستاجر از آن منفعت است و لازمه این کار هم قرار دادن عین مال در اختیار وی می باشد ، زیرا اذن در شیاذن در لوازم آن هم است. به همین جهت است که ماده 476 ق.م مقرر می دارد :"موجر باید عین مستاجره را تسلیم مستاجر نماید". و ماده 477 نیز موجر را موظف نموده که عین مستاجره را در حالتی تسلیم نماید که مستاجر بتواند استفاده مطلوبه را ببرد.
