مبانی نظری امنیت عاطفی
پیشینه تحقیق امنیت عاطفیتحقیق امنیت عاطفیپیشینه امنیت عاطفیامنیت عاطفیمبانی نظری امنیت عاطفیمبانی امنیت عاطفیامنیتعاطفی-------
مبانی نظری امنیت عاطفی
فرمت فایل دانلودی: .zipفرمت فایل اصلی: word
تعداد صفحات: 23
حجم فایل: 55
قیمت: 44869 تومان
بخشی از متن:
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 23
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
منابع کامل
قسمتی از متن:
امنیت عاطفی
امنیتعاطفی، حالتی را گویند که در آن شخص از ارضای نیازهای عاطفی خود، به ویژه ارضای نیاز خود به محبوب بودن، احساس اطمینان کند.. احساس امنیت عاطفی بستگی دارد به محبت و عطوفت، مقبولیت و ثبات روابط. احساس امنیت عاطفی به توانایی احساس امنیت و اطمینان، زمانی که شخص درگیر یک رابطه صمیمانه با یکشریک عشقی است، اطلاق میشود، به این شرط که با اینکه فرد آسیب پذیر است، ترس از پیامد هیجانی منفی تجربه نشود (کردوا،2007). مهم است که توجه شود کهبرای شروع فرایند صمیمیت، وجود آسیب پذیری ضروری است و اینکه آسیبپذیری در یک بافت آرامشبخش و اطمینانبخش، فرایند ایجاد احساسات امنیت عاطفی را خلق میکند (کردوا،2007).
کردوا و اسکات (2001) به منظور سهولت در مشاهده امنیت عاطفی در تحقیقات تلاش کردند که آن را با واژههای رفتاری تعریف کنند. آنها امنیت عاطفی را به عنوان نتیجه تعاملات بین زوجهایی که رفتارهای صمیمانه و احساسات مثبت را در روابطشان تجربه میکنند، مفهوم سازیمیکنند. این احساسات، تجربیاتی درونی هستند که در طول زمان به علت صمیمیتو پاسخگویی عاطفی زوجین به یکدیگر بر انگیخته میشوند و حاصل آنها احساسآرامش و امنیت عاطفی است. اگر تجارب انباشته شده در طول زمان در یک رابطه صمیمانه غنی باشد، سرانجام امنیت عاطفی بوجود میآید (آسایش در مورد آسیبپذیر بودن به جای ترس از ضربه خوردن یا طرد شدن از سوی همسر) (کردوا واسکات، 2001).
بهصورت کلی، ایجاد امنیت عاطفی منوط به شکلگیری اعتماد بینفردی در رابطه زوجین است، به گونهای که اولا زوجین طرف مقابل را در زندگی خود شریک بدانند، دوما رابطه زوجین به گونهای باشد که وابستگی ایمنی بین طرفین بوجود آید و سوما اینکه تعهد و وفادرای فزایندهای که همراه با تقویتهای مثبت است، در زوجین مشاهده شود (گریف و مالهرب،2001).
از جمله موضوع های شناخته شده که میتواند بر امنیت عاطفی زوجین تاثیرگذار باشد عبارتند از: رابطه جنسی، رابطه خویشاوندی، دوستان، فرزندان، مصرف مواد مخدر، نحوه صرف اوقات فراغت، اختلافات مذهبی، خیانت جنسی، به پایان رسیدن عشق متقابل، مشکلات عاطفی، مشکلات مادی، سوء استفاده بدنی (مانند کتک زدن)، مشکلات ارتباطی، (گفت و شنود)، ازدواج در سنین پایین، درگیری های شغلی (ومبل ، 1969، پیتمن ، 1989؛ به نقل از سیمپسون و همکاران،2007).
و...