پیشینه تحقیق مدیریت زنان

-------

پیشینه تحقیق مدیریت زنان
فرمت فایل دانلودی: .zipفرمت فایل اصلی: word
تعداد صفحات: 99
حجم فایل: 147
قیمت: 51721 تومان
بخشی از متن:
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 99
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
منابع کامل
قسمتی از متن:
مدیریت زنان
درکتاب لغت ، « مدیر » به معنای اداره کننده ی کاری با موسسه ای و مدیریت درمعنای مدیر بودن و تدبیرکننده آمده است و وجه تسمیه آن این است که فردی یاافرادی با استفاده از اصول و روش هایی مناسب و منابع موجود در جهت رسیدن به اهداف عالی و متعالی ، آن مجموعه را هدایت نمایند . متاسفانه برخی باورهای غلط فرهنگی در خصوص مشاغل زنان حتی در بین قشر تحصیل کرده و روشنفکر جامعه وجود دارد که آنان توانایی ها و استعدادهای لازم و کافی را برای مدیریت ندارند یا نسبت به مردان پایین تر هستند با توجه به اینکه تاکنون هیچ کس چنین ادعایی را اثبات نکرده است .
زنان در سه نقش یعنی تولید مثل ، نگهداری و پرورش نیروی انسانی ، تولید و مدیریت محل زندگی، فعالیت دارند زنان به عنوان مادر ، همسر در خانه نقش هایی به عهده دارند. برخی نقش های نامریی مانند نظافت ، پخت و پز ، اتوکشی ، بچه داری و ... است که بابت آنها بهایی را دریافت نمی کنند .
زنان در عرصه مدیریت
تاریخجهان شاهد نقش بسیار عظیم و غیرقابل انکار زنان در حوادث گوناگون است. امروزه که مباحث توسعه کشورهای جهان مطرح میباشد، نقش زنان در این فرآیند به شدت مورد توجه قرار گرفته است. برگزاری جلسات، سمینارها و کنگرههای متعدد در خصوص جایگاه زنان و نقش آنان در توسعه حکایت از این موضوع حیاتی دارد.
با کمی دقت میتوان دریافت که برگزاری این گونه برنامهها نشان از موضوع نه چندان خوشایند دیگری نیز دارد و آن این است که تاکنون یا حداقل در سدههای اخیر نقش زنان به عنوان نیمی از جمعیت جهان در حال توسعه نادیده گرفته شده که این امر نشان از وجود تبعیضات و نابرابریهای جنسیتی درزمینههای گوناگون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و غیره دارد. جامعه انسانی از عدم حضور واقعی زنان در عرصههای مختلف لطمات جبران ناپذیری دیده و بدین خاطر در دو دهه اخیر درصدد جبران این نقیصه بر آمده است.
برای رسیدنبه تعادل، برابری و رفع تبعیضات و در نتیجه توسعه بهتر و کاملتر جامعه، نیاز به آن است که زنان بتوانند در فرآیند تصمیمگیری در سطوح مختلف جامعه شرکت نمایند. خوشبختانه در بسیاری از کشورها این تلاشها، موفقیتهای چشمگیری را در پی داشته است. از آن جمله میتوان به کشورهایی همچون نروژ، دانمارک و فنلاند اشاره نمود که بیش از ۴۰ درصد مناصب تصمیمگیری در اختیارزنان است. متأسفانه در بسیاری از کشورهای جهان سوم این مسأله چندان شایان توجه نیست و تنها تعداد محدودی از زنان در پستهای مدیریتی و مهم تصمیمگیری کشور قرار دارند. در ایران علیرغم آن که قانون اساسی کشور راه را برای تصدی اکثر مناصب تصمیمگیری برای زنان باز گذاشته با این وجود تنها۸/۲ درصد مشاغل مدیریتی در کشور به زنان اختصاص یافته است.
